اي گرد قمر خطي کشيده
شاعر : عطار
دل در خط تو ز جان بريده | | اي گرد قمر خطي کشيده | هم خط تو پردهها دريده | | هم زلف تو توبهها شکسته | در گرد خط تو نارسيده | | مشکي که بر خط تو گردي است | چون مشک خطا درم خريده | | خط تو هزار بيش دارد | خوشتر ز خط تو هيچ ديده | | بر هيچ ورق نديده خطي | سر سبزي خط تو گزيده | | سر بر خط تو نهاده طوطي | از قير چنين خطي دميده | | کس گرد قمر نشان نداده است | يک لحظه نماند آرميده | | تا ديد دلم خط خوش تو | وز خط تو خواست شد رميده | | چون خواست کشيد پاي از خط | زان ميآيد به سر دويده | | در قير خطت گرفت پايش | وز خط دو کون سر کشيده | | سر به سر خط تو نهاده عطار | |
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}